خیال کردم یه عمر با من میمونه
گمون کردم واسم یه همزبونه
نگفته بود پی یه عشق دیگه است
تا تحقیر بشم و دل بسوزونه
نگفت به فکر فرصتی دوباره است
برای دل بریدن فکر چاره است
نگفت به فکر تحقیر نگاهمو
شکستن غروری پارهپاره است
حالا به مرگ من راضی نمیشه
میخواد جون بکنم واسش همیشه
به اون ظالم بگین نفرین این دل
تا زندهام به راه زندگیشه
درسته کولیها بی کس و کارند
ولی واسه خودم خدایی دارم
برای دیدن روز عذابت
دارم ثانیهها رو میشمارم
به خدایی خودت قسم که انتظار زیادی نیست.
من از تو هیچ نمیخواهم،
خدایا فقط اجازه نده که هرگز این جمله را بشنوم،
من نمیتوانم، نمیتوانم.
دوست ندارم نزدیکانم را سوگوار ببینم
دوست ندارم نزدیکانم را ناتوان ببینم.
خدایا آنها را چون کوهی بگردان همچون رشته کوه البرز
سبز ... قوی... پیوسته....استوار....
که با هیج باد و بارانی عزت خود را از دست نمی دهد.
چون کوهی بگردان آنان را که تکیه کنم به آنها برای آرامش خویشتن
بگردان آنان را عزت من.
تا که خوش باشم با درسهایم.
بدانند مرا یار خویش... ندانند مرا بیگنه به هر رو پیش
تو اینجا نیستی ! تنهای تنها ، با سکوتی سخت درگیرم
و می دانم ، اگر دیگر نیایی ،
در غروبی سرد و غمبار و پر از تردید می میرم !
امید بازگشت تو ، مرا زنده نگه می دارد و آری
تو می آیی !
تو می آیی بهانه من ،
و می دانم دوباره شاخه های خشک احساسم ،
جوانه می زند ،
لبریز از عشق و شکوه زندگی می گردد و با تو ،
تمام لحظه های تلخ پاییز و زمستان را ،
تمام لحظه های بی تو بودن را ،
تمام خاطرات سرد و بی روح نبودت را ،
شبیه قاصدک ، در دست های باد می اندازد و دیگر ،
به آن فصل پر از دلتنگی و سرما می نشیند
می خوام بگم: دوسِت دارم! به پنجره ! به آسمون!
به این شب ِ آینه دزد! به تک درخت ِ کوچه مون!
می خوام بگم: دوسِت دارم! به تو! به اسم ِ نقطه چین!
به گریه های بی هوا! به کولی ِ کوچه نشین!
می خوام بگم: دوسِت دارم! به هر رفیق ُ نارفیق!
به شاعرای بی غزل! به جنگلای بی حریق!
میخوام بگم: دوسِت دارم! به قاتلم! به روزگار!
به اون کسی که میندازه به گردنم طناب ِ دار!
دنیای ما عوض می شه، تنها با این جمله ی ناب:
دوسِت دارم، دوسِت دارم، دوسِت دارم تو این عذاب!
می خوام بگم: دوسِت دارم! به بادبادک! به مدرسه!
به ترکه ی خیس ِ انار، کنار ِ درس ِ هندسه!
میخوام بگم: دوسِت دارم! به مرغ ِ عشق ِ بی قفس!
به جغد ِ پیر ِ بد صدا! به نی زنای بی نفس!
میخوام بگم: دوسِت دارم! به هر چی خوبه، هر چی بد!
به خونه های کاگِلی! به سیبای توی سبد!
می خوام بگم: دوسِت دارم! به بغض ِ تلخ ِ انتظار!
به بدترین فصل ِ سفر! به آخرین سوتِ قطار!
دنیای ما عوض می شه، تنها با این جمله ی ناب:
دوسِت دارم، دوسِت دارم، دوسِت دارم تو این عذاب!●