-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 شهریور 1385 18:21
غم میون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده شب تو موهای سیاهت خونه کرده دو تا چشمون سیاهت مثل شبهای منه سیاهی های دو چشمت مثل غمهای منه وقتی بغض از مژه هام پایین میاد بارون میشه سیل غمها وادیمو ویرونی کرده وقتی با من میمونی تنهاییمو باد میبره دو تا چشمام بارون شبونه کرده بهار از دستای من پر زد و رفت گل یخ توی دلم جوونه کرده...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 شهریور 1385 09:51
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد من و تو مثل قطبهای ناهمنام دو آهنرباییم کاش آنقدر قوی بودیم که «فاصله» برایمان معنایی نداشت برای همه دنیا یک نفر هستی اما برای من همه دنیایی.
-
مریمه من
سهشنبه 14 شهریور 1385 09:30
من خسته از غربت تو شادی از حجرت من تنها من بی وح من دردم تو درمون وای از توفریاد از تو وای از عشق فریاداز عشق مریمه من مریم من مریمه پژ مرده من مریمه من مریم من گله پارو خوردخه من مریمه من مریم من فصله پاییز اومدو رفتی زدستم مریمه من مریم من گله پارو خوردخه من مریمه من مریم من مریمه من مریم من اولین بار وقتی داشتم تو...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 شهریور 1385 23:56
چقدر دلم گرفته از دار دنیا ، یه خدا داریم که اونم مارو پاک مارو فراموش کرده نمی گه یه دلبری اون پایین پایین ها داریم که هر روز داره صدام می زنه می دونم اون صدامو می شنوه داره جوابم رو می ده این منم که نمی تونم صداش رو بشنوم ولی اون قدر صداش می کنم که بتونم صداشو بشنوم که بهم بگه هنوز واسش عزیزم مثل اون موقع ها که هنوز...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 شهریور 1385 23:43
وقتی می خواستم زندگی کنم راهم را بستند. وقتی می خواستم به راستی سخن بگویم گفتند دروغ است. وقتی می خواستم از عشق سخن بگویم گفتند گناه است. وقتی می خواستم گریه کنم گفتند دیوانه است. حال که هیچ نمی گویم می گویند عاشق است!!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 شهریور 1385 23:41
عشق پرنده ام دیگه تو قلب من جا نداره خودش میره پروازشب تنهایی رو برای من جا میذاره اگر به جای چله چله هوای کوچ رو میدیدم رفتنتو میفهمیدم کاش حرفهاتو می خریدم عشق پرنده ام دیگه تو قلب من جا نداره خودش میره پروازشب تنهایی رو برای من جا میذاره اگر به جای چله چله هوای کوچ رو میدیدم رفتنتو میفهمیدم کاش حرفهاتو می خریدم عشق...
-
با من بمان
جمعه 10 شهریور 1385 14:51
مریم من با من بمان
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 شهریور 1385 14:50
-
تقدیم به مریم
جمعه 10 شهریور 1385 14:48
-
عشق یعنی
جمعه 10 شهریور 1385 14:48
عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر و از عطر بهار عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوز و ساز عشق یعنی چشم خیس مست او زیر باران دست تو در دست او عشق یعنی ماتهب از یک نگاه غرق در گلبوسه تا وقت پگاه عشق یعنی عطر خجلت ....شور عشق گرمی دست تو در آغوش عشق عشق یعنی "بی تو هرگز ...پس بمان " تا سحر از عاشقی با او...
-
طلب عشق
جمعه 10 شهریور 1385 14:43
-
همسفرم شو
جمعه 10 شهریور 1385 14:42
-
درد عشق
جمعه 10 شهریور 1385 14:41
نظر یادتون نره
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 شهریور 1385 14:34
-
DR.SHARIATI
جمعه 10 شهریور 1385 14:34
خدا،انسان و عشق.... این است «امانتی» که بر دوش آدم سنگینی می کند و این است آن«پیمانی» که در نخستین بامداد خلقت با خدا بستیم، و «خلافت» او را در کویر زمین تعهد کردیم ما برای همین هبوط کردیم، و این چنین است که به سوی او باز می گردیم. انسان بیش از زندگی است آنجا که هستی پایان می یابد او،ادامه می یابد.... دکتر علی شریعتی
-
الهی
جمعه 10 شهریور 1385 14:32
الهی : شاد: بدانم که اول من نبودم تو بودی، آتش یافت با نور شناخت تو آمیختیاز باغ وصال نسیم قرب تو انگیختی،باران فردانیت بر گرد بشریت ریختی.با آتش دوستی آب وگل بسوختی تا دیده عارف به دیدار خود آموختی قسمت از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری
-
به خدا...
جمعه 10 شهریور 1385 14:31
به خدا...........
-
تنهایی
جمعه 10 شهریور 1385 14:30
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد وسعت تنهائیم را حس نکرد در میان خنده های تلخ من گریه پنهانیم را حس نکرد در هجوم لحظه های بی کسی درد بی کس ماندنم را حس نکرد آن که با آغاز من مانوس بود لحظه پایانیم را حس نکرد
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 شهریور 1385 14:29
چه قدر سخت تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدید و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی ، حس کنی هنوزم دوسش داری..... چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده....چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی...
-
اینم اف اچ ۱۶
دوشنبه 6 شهریور 1385 21:41
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 شهریور 1385 21:34
زندگی زندگی گل زردی است بنام غم ، فریاد بلندی است بنام آه ، آئینه شکسته ایست بنام دل مروارید طلایی است بنام اشک
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 شهریور 1385 21:28
نیست هیچ بارانی اینجا *** در کنار پنجره من حسرت یک قطره باران آسمانی گرم و روشن ابر ها در کوچ فردا با وجودش در زمستان آرزوی نم نم آن بس نگاهها آسمانی نیست هیچ بارانی اینجا با وجود باد خشمگین شهر پیدا نیست هر جا گرد و خاک هم در هوایش می پرند حیران و ویران در خیالم با نگاهش نم نم باران چه زیبا تا بشوید شهر تشنه نیست هیچ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 شهریور 1385 21:26
من عشق را در تو. تو را در دل . دل را در موقع تپیدن و تپیدن را به خاطر تو دوست دارم من غم را در سکوت سکوت را در شب شب را در بستر و بستر را برای اندیشیدن به تو دوست دارم. من بهار را به خاطر شکوفه هایش زندگی را به خاطر زیباییهایش و زیبایی را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 3 شهریور 1385 10:42
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 مرداد 1385 10:28
من عشق را در تو تو را در دل دل را در موقع تپیدن وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم من غم را در سکوت سکوت را در شب شب را در بستر وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم من بهار را به خاطر شکوفه هایش زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم من دنیا را به خاطر خدایش خدایی که تو را خلق کرد دوست دارم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 مرداد 1385 16:22
سکوت و نگاه را با هم یکی میکنم فریادی میشود بی صدا می شنوی؟ ! فریاد بی صدا را فریادی که با تمام سکوتش فقط یک چیز می گوید : دوستت دارم دوستم داشته باش
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 29 تیر 1385 18:57
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 28 تیر 1385 22:14
چی میشد گر دل اشفته ی من به شهر چشمای تو عادت نمیکرد پرستوی نگاهت ناگهان از دل اشفته من هجرت نمیکرد چه میشد اولین روزه جدایی برایم تا قیامت شب نمیشد وجود پاک و سرشار از امیدم گرفتار سکوت شب نمیشد چه میشد میتوانستم برایت غزل های بگویم عاشقانه و یا در اخریم مصرع شعرم بگیرم از وجودت یک نشانه چه میشد زیر باران نگاهت , گل...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 تیر 1385 16:14
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 تیر 1385 16:12
خوب می دونم که دوست داری، عشقت پنهون بمونه قلب منم خوب بلده، قصه ی پنهون بخونه یادت می یاد چه بی هوا تو قلب من قدم زدی یادت باشه که قلبت به هیچ کی غیر من ندی دلم می خواد یه بار دیگه بهم بگی دوسم داری قول بدی تا ابد باشی،هیچ جوری تنهام نذاری