••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

مرگ می خواهد مرا از پشت کوه خنده

-:که نااهلان نخواهم تو یک نفر برنده!

برو نمان در این دشت

 در این دشت پر گون

گونهای بی سایه گونهای بی مایه

 برو نمان دراین بحر

 در این بحر بی جنم دراین بحر بی غنم

تو باید که روی تو

زمان دگر نمانده است

لحظه دیگر تمام است

                    .                  لحظه اکنون تمام است 

 

از میان افکار مرده

وباچشمان مرده

از پشت شیشه حقیقت

به زردی برگ درخت قدیمی خیابان می نگرم

وباقسم به دیدگانم

بی گناهی باد پاییز را شهادت میدهم

وغبطه می خورم به انانی که

اخرین رقص زندگی شان

به زیبایی رقص برگهای پاییزی است. 

 

پولکی ساعت من

شناکنان شناکنان
به روی موج لحظه ها
به شکل سطح موج اب
که میرسد به ماسه ها
                             سفیدی چشمهای تو
                             به رنگ خون یک هوس
                             خستگی این تن تو
                             نیاز بال باز من .
///////////////////////////////////////////////////////////
آه وزنجیرسکوت
آه ویک دنیا صدا
               می فشارد غنچه را
                    پرده سبز گیاه
            حس رنگین نگاه
                         وقت شیرین گناه .
///////////////////////////////////////////////////////////
به یاد آمدنش آتش می بارد
تا درد زخم پاهایم را بفراموشی بسپارم
آنکه م‍‍‍ژده بهارم داد،
                       تله جهنم را گزارده بود
                                                       جهنم سوزان .
دو سه نفرینی نمانده بیشتر،
                          دو سه آه . 
////////////////////////////////////////////////////////
وحشت من بی انتهاست
وسیب وجودم در آرزوی چیده شدن
                       کجایی دختر زیبای باغبان
که خیال نوازش انگشتان زخمی تو
           مرا در اوج درخت
                           در برابر طوفان
                                             ودرزیر باران
                                                            سرخ تر میسازد .
 
////////////////////////////////////////////////////////////

باید بود باید دید

کجاییم و چه باید باشیم

زندگی گذار معجزه های تکرار است. 

 

 

شام است و آبگینه رویاست شهر من

دلخواه و دلفروز و دل‌آراست شهر من

دلخواه و دلفروز و دل‌آراست شهر من

یعنی عروس جمله دنیاست شهر من

از اشک‌های یخ‌زده آیینه ساخته

از خون دیده و دل خود خینه ساخته

اندوهگین نشسته که آیند در برش

دامادهای کور و کل و چاق و لاغرش

دنیا برای خام‌خیالان عوض شده است

آری، در این معامله پالان عوض شده است

دیروزمان خیال قتال و حماسه‌ای

امروزمان دهانی و دستی و کاسه‌ای

دیروزمان به فرق برادر فرا شدن

امروزمان به گور برادر گدا شدن

دیروزمان به کوره آتش فرو شدن

امروزمان عروس سر چارسو شدن

گفتیم: «سنگ بر سر این شیشه بشکند

این ریشه محکم است، مگر تیشه بشکند»

غافل که تیشه می‌رود و رنده می‌شود

با رنده پوست از تن ما کنده می‌شود

با رنده پوست می‌شوم و دم نمی‌زنم‌

قربان دوست می‌شوم و دم نمی‌زنم

ای شهر من! به خاک فروخسب و گنده باش

یا با تمام خویش، مهیای رنده باش‌

این رنده می‌تراشد و زیبات می‌کند

آنگه عروس جمله دنیات می‌کند

تا یک دو گوشواره به گوش تو بگذرد

هفتاد ملت از بر و دوش تو بگذرد

صبح است و روز نو به فرا روی شهر من

چشم تمام خلق جهان سوی شهر من ... 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
hossein پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 12:39 http://www.akslar.com

سلام . مطالب وبلاگتون بسیار جالب بود . خوشحال میشم از سایت من هم دیدن کنین . در ضمن اگه براتون مشکلی نیست خیلی خوشحال میشم من رو با نام "برترین سایت عکس" لینک کنین

پگاه چهارشنبه 13 مرداد 1389 ساعت 11:16 http://bikhiyal9.blogsky.com

مرسی که سر زدی دیگه خسته شدم از وبلاگ نویسی میخوام وبلاگمو بسپرم به یه دوست
موفق باشی

hell0o0o0o0o0 chetori mamnon az in ke nazar dadai vali in kar o nakon
inam mishe barat ye khatere khobbb na bad 0o0o0ok be kasi nade khodet nagehsh dar mesle yer madar
g0o0o0o0o0o0od bye

مسیحا دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 14:11 http://mlosak.blogsky.com

سلام
زیبا بود جالب
اما چرا منو لینک نکردی؟
سری به ما بزن بای
مسیحا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد