••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست            گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست

بازی روزگار را نمی فهم

من تو را دوست دارم

تو دیگری را ...

دیگری مرا ...

و

همه ما تنهاییم.

اگر حیا اجازه می داد حرفم را رو در رو می زدم

عمری است در سایه سنگی دیوار صبوری کردم و معنای

یافتن را در طعم از دست دادن در یافتم.

گل سرخی است به نام زندگی

گل زردی است به نام غم

آینه شکسته ای است به نام قلب

طوفان سهمگینی است به نام جدائی

مروارید غلطانی است به نام اشک

فریاد بلندی است به نام آه

شهرستانی است به نام عشق

رودی است به نام محبت

این رود به آبراهی می رسد به نام وفا

این آبراهه به منجلابی می رسد به نام وداع

 

این دیوانگست ...

که از همه ی گلهای رز تنها به خاطر این که خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم .

این دیوانگیست ...

که همه ی رویا های خود را تنها به خاطر اینکه یکی از انها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم.

این دیوانگیست ...

که امیدخود را به همه چیز از دست بدهیم ،به خاطر اینکه در زندگی با شکست مواجه شده ایم.

این دیوانگیست ...

که از تلاش و کوشش دست بکشیم به خاطر اینکه یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است.

این دیوانگیست...

که همه دستهایی را ش دوستی به سویمان دراز می شوند را به خاطر اینکه یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم.

این دیوانگست

 که هیچ عشقی را باور نکنیم ، به خاطر اینکه در یکی از انها به ما خیانت شده است ...

این دیوانگیست ...

که همه ی شانس هارا لگد مال کنیم به خاطر اینکه در یکی از تلاشهایمان نا کام مانده ایم ..

 

این دیوانگیست ... 

 

به امید  اینکه در مسیر خود هرگز دچاراین دیوانگی ها نشویم...

 

 

هر ثانیه که می گذرد؛

چیزی از تو را با خود می برد.....

زمان غارتگر غریبی است؛

همه چیز را بی اجازه می برد

وتنها یک چیز را همیشه فراموش می کند؛

« حس دوست داشتن تو را »                                         

عاشق هیچ است ؛

و در راه عشق بودن بی تردید باید هیچ شد؛

زمانی که هیچ شدی بدان عاشقی.....!!!!

 

ای کاش جمله زیبای دوستت دارم

بی هیچ غرضی بر زبان ها جاری بود!

 

ای کاش از گفتن دوستت دارم

از ترس سوءتفاهم ها و غلط اندیشی ها باز نمی ایستادیم،

 

ای کاش محبت را بی هیچ چشمداشتی

حتی چشم داشت محبت،

به او که دوستش داریم هدیه میدادیم

 

ای کاش،

ای کاش...

 

از طرف اونی که تنهاست ،
تنها اومده ،
تنها میره ،
تنهاش میزارن ،
تنها یک آرزو داره ،
اونم اینکه تنهاش نزارن

 

 

من شکستم ،آری ! تو شکستم دادی

من غریبم !آری، تو غریبم کردی

تو مرا همچون شمع از سر جور و جفا سوزاندی

تو مرا بر در و دیوار بدی کوباندی

تو مرا از بودن  تو  مرا از من  و از ما و تو از پنجره ها ترساندی

تو مرا از فردا تو مرا از دریا ترساندی

من اسیرم !آری تو اسیرم کردی

بی خبر از باران تو کویرم کردی

من شکستم آری !تو شکستم دادی

 

صدای چک چک اشکهایت
را از پشت دیوار زمان می شنوم
و می شنوم که چه معصومانه
در کنج سکوت شب ‌،
برای ستاره ها
ساز دلتنگی می زنی
و من می شنوم
می شنوم هیاهوی زمانه را که
تو را از پریدن و پرکشیدن
باز می دارد آه ،
ای شکوه بی پایان
ای طنین شور انگیر
من می شنوم
به آسمان بگو
که من می شکنم !
هر آنچه تو را شکسته
و می شنوم
هر آنچه در سکوت تو نهفته

 

 

 

 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
آشناترین غریبه چهارشنبه 16 آبان 1386 ساعت 19:31

سلام ناناز .
خوبی؟
چه خبر؟؟؟
اول اینکه تبریک می گم . مبارکا باشه .
دوم اینکه خیلی قشنگ بود . ایول .
فعلا...

ناناز کرتم

احسان یکشنبه 2 دی 1386 ساعت 17:22 http://www.olomegharibeh.blogsky.com

وبلاگ عاشقانه باحالی داری
به من هم یه سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد