••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

••»»(دوستت دارم همین)»»~••

••»»(َAloNe BoYَ)»»~••

ما سه نفر بودیم

دست هامان بی سایه

سایه هامان بر دیوار

و چشم هامان رو به رد پای پرندگانی

که در اوقات رویاها رفته بودند.

بعد هم اندکی باران آمد

ما دلمان برای خواندن یک ترانه ی معمولی تنگ شده بود.

اما صدای شکستن چیزی شبیه صدای آدمی آمد.

سال ها بعد از مادران مویه نشین شنیدیم

هیچ بهاری آن همه رگبار نابهنگام نباریده بود.

می گویند سال …… سال کبوتر بود

ما دو نفر بودیم

یادهامان در خانه

خواب هامان از دریا

و لب هامان تشنه

تنها به نام یکی پیاله از انعکاس نوشانوش

بعد هم اندکی باران آمد

ما دلمان برای دیدن یک رخسار آشنا تنگ شده بود.

اما صدای شکستن چیزی شبیه صدای آدمی آمد.

سال ها بعد از مادران مویه نشین شنیدم

هیچ بهاری آن همه رگبار نابهنگام نباریده بود.

می گویند سال …… سال چاقو بود.

ما یک نفر بودیم

بعد هم اندکی باران آمد...؟

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد