این روزا دلت با ما نیست
نگفتم چرا ; نپرسیدم .....
اما ای همیشه همیشگی
تو هم نمیپرسی احوال مارو
- از ته دل نمیپرسی -
آخرش به ما نگفتی که عاقبت دل بستن چیه ؟
نگفتی .............
نگفتی ..........................
فقط با نرمه انگشتات گونه سرخ داوودی های زرد رو پاک کردی
هیچی نگفتی
نگامم نکردی
و من دونستم که در پی باد دویدن
قرار این دل بی قراره